شمارش دخترا تو باشگاه بدن سازی
.
یک
.
.
تق
.
.
.
یه صلوات بفرستید وزنه افتاد

**********استاتوس های فیسبوکی **********

تو زندگیت …مثل درخت فندق باش …
.
.
.
.
.
.
یادم نیس چرا ولی حالا تو باش …
ضرر که نمیکنی
دمت گرم
ایشالا تو عروسیت جبران میکنم

**********استاتوس های فیسبوکی **********

آزادی‌های یواشکی مجری و تیپ مجری ژاپنی در پشت صحنه

تصاویر 18+

.

.

.

.

.

.

.

.

فقط بزرگان به ادامه مطلب بروند

ناناز شدن پسرای این دور و زمونه از وقتی شروع شد که...

جایه فردین رو محمدرضا گلزار تو ایران گرفت...

.

.

اينكه ميگن هيچ جا مثه خونه ادم نميشه

همش دروغه محضه!

ناموسن یه هفته تو هتل بوديم

به اين بركت قسم راضی نميشدم بيايم خونه!!!

.

.

<<<<<به ادامه مطلب بروید>>>>>

.

.

اعتراف میکنم بچه بودم وقتی بارون میومد تو راه برگشت از مدرسه

با چکمه هام از جاهایی رد میشدم که آب بیشتری جمع شده بود

کلی هم ذوق میکردم که پاهام خیس نمیشه…

عجب روزایی بود..

.

.

اعتــراف میکنــم وفتــی بچــه بــودم با مشــت میــزدم تو ســر و صــورت پســر خالـــم

کــه اون صـــدای “دِرررررش” کـــه تـــو فیلـــم هــاِی هنـــدی وقتــی بــه هـــم دیــگه مشــت میزدنــد مـــیومد رو بشنـــوم

ولـــی فقـــط صـــدای گریه پسر خالمـــو میشنیــــدم ^_^

.

.

اعتـراف میکنـم بچـه کـه بـودم بلـد نبـودم آدامـس بـاد کنـم

آدامـس جـویـده شـده مـو میـدادم بـه دختـر عمـوم تـا بـاد کنـه بعـد میذاشتـم تو دهنــــم!

الان کــــه فکـرشو میکنـم حالـم بهـم میخـــــــوره

.

تست ازدواج - خنده دار

اگر به سوالات زیر پاسخ درست بدهید یعنی شما درک صحیحی از مراسم ازدواج و حواشی آن دارید و می‏توانید برای مزدوج شدن اقدام کنید:

 مشخصات زیست محیطی خانم های خاطرخواه | طنز

خانمی که خاطر خواه شما بشه و واقعاً شما رو دوست داشته باشه اگه از ایل و تبار واتو واتو های اصیل باشه دست به این کارا می زنه ...

در ادامه مطلب بخوانید

ممکنه دختر من رو بپسندی ؟؟ طنز

مرد جوون : ببخشین آقا ، می تونم بپرسم ساعت چنده ؟
پیرمرد : معلومه که نه !
جوون : ولی چرا ؟ ! مثلا” اگه ساعت رو به من بگی چی از دست میدی ؟ !
پیرمرد : ممکنه ضرر کنم اگه ساعت رو به تو بگم !
جوون : میشه بگی چطور همچین چیزی ممکنه ؟ !

پیرمرد : ببین … اگه من ساعت رو به تو بگم ، ممکنه تو تشکر کنی و فردا هم بخوای دوباره ساعت رو از من بپرسی !
جوون : کاملا” امکانش هست !
پیرمرد : ممکنه ما دو سه بار دیگه هم همدیگه رو ملاقات کنیم و تو اسم و آدرس من رو بپرسی !
جوون : کاملا” امکان داره !

پیرمرد : یه روز ممکنه تو بیای به خونه ی من و بگی که فقط داشتی از اینجا رد میشدی و اومدی که یه سر به من بزنی! بعد من ممکنه از روی تعارف تو رو به یه فنجون چایی دعوت کنم ! بعد از این دعوت من ، ممکنه تو بازم برای خوردن چایی بیای خونه ی من و بپرسی که این چایی رو کی درست کرده ؟ !